زمان تقریبی مطالعه: 16 دقیقه
 

مبارزات روحانیان پیش از انقلاب





روحانیت شیعه در طول تاریخ همواره پیشگام مبارزات علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بوده است به ویژه با در نظر گرفتن اینکه روحانیت ریشه در مکتب ائمه اطهار داشته و این مکتب بزرگترین منادی ظلم ستیزی و گسترش اسلام ناب محمدی بوده است می‌توان به نقش روحانیت در مبارزات بی‌امان بر علیه جهالت و نادانی، ظلم و ستم و دفاع از مظلومان و مستضعفان پی‌برد.
به عبارتی علمای اسلام از زمان ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) تا کنون هر یک با تاسی به پیشوایان دینی و با اتخاذ استراتژی‌ها و تاکتیک‌های مختلف در مسیری گام بر می‌داشتند که ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) در آن گام برداشته و جان بر سر آن نهادند.

فهرست مندرجات

۱ - مبارزات روحانیت
       ۱.۱ - مبارزات علمی و فرهنگی
       ۱.۲ - مبارزات سیاسی و اجتماعی
       ۱.۳ - قیام سربداران
       ۱.۴ - استقلال عراق
       ۱.۵ - تحریم تنباکو
       ۱.۶ - جنبش مشروطیت
       ۱.۷ - قیام جنگل و محمد خیابانی
       ۱.۸ - جنبش ملی شدن نفت
۲ - تاثیر روحانیت در تاریخ معاصر
       ۲.۱ - قیام امام خمینی
              ۲.۱.۱ - قیام بدون روحانیت
              ۲.۱.۲ - منشاء قدرت روحانیت
                     ۲.۱.۲.۱ - اعتماد مردم
                     ۲.۱.۲.۲ - گستردگی شبکه
                     ۲.۱.۲.۳ - بسیج مردم
              ۲.۱.۳ - نظر مقام معظم رهبری
۳ - روحانیت و نهضت پانزده خرداد
       ۳.۱ - کلام رهبری
       ۳.۲ - شرایط مبارزه تا قبل از سال ۴۱
       ۳.۳ - شرایط روحانی مبارز
              ۳.۳.۱ - دیدگاه رهبری
       ۳.۴ - روحیه مبارزه روحانیت
              ۳.۴.۱ - نظر رهبری
              ۳.۴.۲ - نکته نهایی کلام رهبری
۴ - نقش فضلا و طلاب در نهضت روحانیت
       ۴.۱ - قیام پانزده خرداد
              ۴.۱.۱ - خاطره رهبری از اوضاع سال ۴۱
              ۴.۱.۲ - توصیف رهبری از سال ۴۱
۵ - فاجعه نبود روحانیت مبارز
       ۵.۱ - تجربه حوزه نجف
۶ - پانویس
۷ - منبع

۱ - مبارزات روحانیت



روحانیت به طور کلی در دو عرصه به طور مستمر در حال مبارزه بودند:

۱.۱ - مبارزات علمی و فرهنگی


مبارزات علمی‌ و فرهنگی در جهت دفاع از حریم اسلام ناب محمدی و مکتب تشیع که وجه برجسته مبارزات روحانیون را تشکیل می‌دهد.

۱.۲ - مبارزات سیاسی و اجتماعی


مبارزات سیاسی و اجتماعی با دشمنان و ظالمان که در راستای تحقق اهداف فرهنگی جامعه بوده و در طول تاریخ شواهد مختلفی از این مبارزات را می‌توان مشاهده کرد.

۱.۳ - قیام سربداران


به عنوان مثال در قیام سربداران که یکی از قیام‌های مهم شیعیان بر علیه ظالمان و ستمگران می‌باشد شاهد حضور رهبران روحانی در رهبری قیام می‌باشیم و تا زمانی که این حرکت با رهبری روحانیون پشتیبانی می‌شد این قیام زنده و بالنده بود و طبق نقل‌های تاریخی در اثر همین هدایت‌های روحانیت بود که در آن مقطع تاریخی لشکر ۱۲ هزار نفره سربداران توانست لشکر هفتاد هزار نفره تاتارها را شکست دهد. آنگاه که با دسیسه‌های حاکمان نظامی ‌سربداران رهبری دینی حذف شد این جنبش نیز به شکست نهایی خود رسید.

۱.۴ - استقلال عراق


البته شواهد فراوانی از حضور رهبران روحانی در مبارزات سیاسی و اجتماعی می‌توان ارائه نمود که در این مختصر مجال ذکر همه آنها نیست اما در تاریخ معاصر چه در مقطع سرزمینی ایران و چه خارج از آن از این نمونه‌ها فراوان می‌توان یافت از جمله در عراق رهبری روحانیون در مبارزات استقلال طلبانه بر علیه انگلیسی‌ها با مجاهدت‌های علمایی همچون آیت‌الله میرزا محمدتقی شیرازی به استقلال این کشور و تشکیل کشور جدید عراق انجامید.

۱.۵ - تحریم تنباکو


در تاریخ معاصر کشورمان جنبش موسوم به تحریم تنباکو که با رهبری روحانیت باعث خلع ید استعمار در مقطعی از تاریخ کشورمان از بخشی از سرمایه‌های کشورمان گردید.

۱.۶ - جنبش مشروطیت


نهضت عدالت خواهی ایرانیان (جنبش خواستار تاسیس عدالت‌خانه) که بعدها به جنبش مشروطیت تغییر نام داد با رهبری روحانیون آغاز و به انجام رسید. در ادامه مسیر با دسیسه‌های مدعیان روشنفکری همچون نهضت سربداران فرایند حذف رهبران روحانی آغاز شد و سرانجام آن با انحرافی کامل به استبداد رضاخانی منجر شد.

۱.۷ - قیام جنگل و محمد خیابانی


مثال دیگر از نقش روحانیون شیعه در مبارزات سیاسی اجتماعی تاریخ معاصر قیام‌های موسوم به قیام جنگل و نیز قیام شیخ محمد خیابانی می‌باشد که در هر دو، دو طلبه درس خوانده در حوزه‌های علمیه به سازماندهی این قیام‌های ظلم ستیزانه پرداختند.
به ویژه در نهضت جنگل که مرکز ثقل و مغز متفکر آن را «هیات اتحاد اسلام» تشکیل می‌داد که افرادش به استثنای چند نفر، همه از علما بودند.
[۱] علی دوانی، مقاله نهضت جنگل و تاریخ‌ نگاری غرض‌آلود.


۱.۸ - جنبش ملی شدن نفت


در جنبش ملی شدن صنعت نفت نیز نقش آیت‌الله کاشانی که خود مجتهد بوده و وابسته به خاندانی بود که در مبارزات سیاسی و اجتماعی همواره نقش داشته‌اند بسیار بارز می‌باشد و اگر باز هم دسیسه‌های دشمنان خارجی و بدخواهان داخلی برای جدا کردن روحانیت از صحنه نبود این نهضت می‌توانست ثمرات بهتری داشته باشد. متاسفانه پدیده شوم حذف روحانیت بار دیگر تکرار شد و باز در پرتو حذف روحانیت از صحنه، استبداد جدیدی در قالب استبداد محمدرضاخانی تولد یافت.

۲ - تاثیر روحانیت در تاریخ معاصر



به طور کلی می‌توان گفت در طول تاریخ به ویژه در تاریخ معاصر در هر نقطه‌ای از کشورمان قیام و مبارزه‌ای به وجود آمده است نقش روحانیت را در آن به وضوح می‌توانیم مشاهده نماییم.

۲.۱ - قیام امام خمینی


قیام امام خمینی نیز در راستای همان طرح کلی مبارزات پیگیر روحانیت با ظلم و ستم و رهبری قیام‌های مردمی‌ و ظلم ستیزانه انجام شد و به درستی نهضت روحانیت نام گرفته است.
این قیام، از روزهای آغازین تا ایام پیروزی، با سخت کوشی و پاکبازی روحانیت همراه بود و با تلاش‌های پیگیر و مجاهدت‌های خستگی ناپذیر ایشان به فرجام نشست.

۲.۱.۱ - قیام بدون روحانیت


این انقلاب، متاثر از روحانیت است. اگر روحانیون و علما نبودند، اگر تبلیغ‌ها و این حزبِ بی‌سازماندهی نبودـ اگر تعبیر حزب، برای روحانیت درست باشد ـ اگر این مجموعه‌ی عظیمی‌ که در سرتاسر کشور، با هم مرتبط بوده و با زبان یکدیگر آشنایند و جهت‌گیری‌های مشترک داشته و از منبع واحد الهام می‌گیرند و با انگیره و هدف واحد کار می‌کنند، نبود؛ نه مبارزه شروع می‌شد، نه اوج می‌گرفت و نه در نهایت، به پیروزی می‌رسید.

۲.۱.۲ - منشاء قدرت روحانیت


قدرت و تاثیر گذاری روحانیت در نهضت، از مبادی گونا‌گون نشات می‌گرفت.

۲.۱.۲.۱ - اعتماد مردم


اعتماد تاریخی مردم به روحانیت شیعی ـ که سابقاً نیز از آن یاد شد ـ به این قشر از جامعه مجال آن را می‌داد که مردم را بسان ذخیره‌ی لایزال نیروی انسانی خود بداند؛ انرژی و توان پنهان ایشان را ملاحظه کرده و در نظر گیرد و در روزهای سختی و ضرورت، آنها را به میدان آورد.

۲.۱.۲.۲ - گستردگی شبکه


شبکه‌ی روحانیت در سراسر کشور، چندان متصل و به هم پیوسته بود که در شرایط لازم، در هم بیاویزد؛ نقل و انتقال پیام به سرعت صورت پذیرد؛ امکانات را مبادله کند؛ هماهنگی‌ها را میسر سازد و در یک کلام، بسیج سازمان یافته‌ی توده‌ها را تحقق بخشد.

۲.۱.۲.۳ - بسیج مردم


در کشور ما، تنها راه براندازی رژیم پهلوی، قیام فراگیر و همگانی بود. و این بسیج عام، تنها و تنها در توان روحانیت بود و بس.
روشنفکران، احزاب، شخصیت‌های سیاسی و...، از چنان پایگاهی برخوردار نبودند که بتوانند حضور گسترده و میلیونی را سامان بخشند. از این رو قیام موفق، تنها با سازماندهی روحانیت میسر می‌نمود.

۲.۱.۳ - نظر مقام معظم رهبری


به قول مقام معظم رهبری: هیچ مبارزه‌یی، جز مبارزه‌ای که پیشاهنگ آن، روحانیت باشد، نمی‌توانست این پیروزی را به دست بیاورد و همین طور در همه‌ی رژیم‌هایی که شبیه رژیم شاه هستند، مبارزه‌ی چریکی معنا نداشته و به جایی نمی‌رسد.
مبارزه‌ی بخشی از مردم فقط ممکن بود دستگاه را متوحش بکند، اعصابش را خرد نماید و به منافعش ضربه بزند، اما آن را نمی‌توانست براندازد.
چون براندازی را یک حرکت عمومی ‌و عظیم مردمی‌ می‌تواند انجام دهد، و حرکت عظیم مردمی ‌در جامعه‌ی ما، این‌گونه بود که جز با رهبری روحانی، امکان‌پذیر نبود.

۳ - روحانیت و نهضت پانزده خرداد



روحانیت در پرتو امتیازات یاد شده، توانست نهضت پانزده‌ی خرداد را شکل دهد و نهایتاً به پیروزی برساند. ویژگی عمده‌ی انقلاب اسلامی، آن بود که روحانیت در تمامی ‌مراحل آن، ظهوری عینی و انکار ناپذیر داشت.
روحانیت در نهضت‌های پیشین، در ابتدای راه، فعال بود و سپس از سطح رهبری و هدایت، فرود می‌آمد و نیز چنان نبود که مجموعه‌ی یکپارچه‌ی نهضت، از سوی روحانیت هدایت شود و در ایدئولوژی مبارزه، تشکیلات و سازماندهی، تاکتیک‌ها و روش‌ها و... روحانیت، نقش اصلی هدایت‌گری را بر عهده داشته باشد.

۳.۱ - کلام رهبری


در این زمینه مقام معظم رهبری فرموده‌اند:
اگر بخواهیم به تاریخ برگردیم، همه جا پای بینش دینی و سررشته داران امور دینیِ مردم را می‌بینیم. قیام میرزای شیرازی، مساله‌ی مشروطیت، قیام مدرّس، قیام میرزا‌ کوچک‌خان و مسایل گوناگون دیگر، چه قبل از دوران پهلوی، چه در دوران پهلوی، ... همه‌ جا، پای انگیزه‌ی دین به طور مشخص‌تر، پای علمای اسلامی ‌در میان و مشهود است.

۳.۲ - شرایط مبارزه تا قبل از سال ۴۱


اما آن مبارزه‌یی که به صورت کامل، از طرف روحانیون طراحی بشود؛ از روحانیون، مردم به آن مبارزه دعوت بشوند؛ از روحانیون، سازماندهی بشوند؛ از طرف روحانیون، ایدئولژی آن مبارزه، همه جا منتشر بشود از طرف روحانیون، فشارهای سنگینی که بر مبارزه‌گران وارد می‌آید، تحمل بشود؛ و بالاخره تا آخرین قدم‌ها، به وسیله‌ی روحانیون، از آن دفاع گردد و برای آن سرباز تربیت و جذب بشود ـ مبارزه با این ابعاد و دایره‌ی وسیع و با این همه کار و تلاش... تا قبل از سال۱۳۴۱ نبود.

۳.۳ - شرایط روحانی مبارز


بررسی و مطالعه‌ی نهضت روحانیت، نگرش‌های عمیق‌تری را برمی‌تابد. از جمله، می‌توان به نکات گونا‌گون زیر اشارت داشت.
۱) تحمل مشقت و عسرت: حضور روحانیت در قیام، قرین مشقت و عسرت بود.
۲) ایستادگی و تحمل زندان: روحانیت مبارز، زندان‌ها، تبعیدها، شکنجه‌ها، طعن‌ها، تهمت‌ها و... را چشیدند و با تمامی ‌توان، در برابر آن ایستادگی نشان دادند.
۳) مقاومت و سربلندی: از تسلیم و انقیاد، سرپیچیدند و مقاوم و سربلند ماندند و به تمامی ‌فشارهای جسمی و روحی لبخند زدند.
۴) آینده نگری: روزگار استقلال و عزّت را، در آیینه‌ی حق‌نمای ملت دیدند.

۳.۳.۱ - دیدگاه رهبری


مقام معظم رهبری در بیاناتی در این زمینه آورده‌اند:
تاریخ این مبارزه، تاریخ عجیبی است. آن کسانی که از اولین سال‌ها، این مبارزه را از بن دندان باور کردند و پای این نهال نشستند، می‌دانند که چه ضربت‌ها و چه سیلی‌ها و چه رنج‌ها و چه نگرانی‌هایی، وجود داشته است.

۳.۴ - روحیه مبارزه روحانیت


حضور روحانیت مبارز در قیام، هماهنگ با موج عام نبود. در فرهنگ عمومی ‌حتی در میان روحانیت توصیه آن بود که سکوت و قعود کرده، ایمان فردی را پاس دارند و در گناهان شخصی فرو نغلتند؛ دامن خویش را آلوده نسازند و در برابر موج مسلط اسلام زدایی و ایمان ستیزی، ره تسلیم و رضا پیشه گیرند.

۳.۴.۱ - نظر رهبری


مقام معظم رهبری در این زمینه می‌فرمایند:
پانزده‌ی خرداد که گذشت، یک مرحله‌یی که خیلی‌ها راحت، خط را گم می‌کردند و از مبارزه منصرف می‌شدند... . مردمی ‌وجود داشتند که برای تحمل بار سنگین یک انقلاب، محتاج آن بودند که زنگار ‌اندیشه‌های تحمیل شده‌ی تحریضی غلط، از ذهن‌های آنان پاک بشود.
مردمی ‌وجود داشتند که سالیان دراز ـ شاید در طول قرن‌ها ـ به آنها تلقین شده بود که با قدرت‌ها نباید جنگید و نمی‌شود جنگید.
مردمی ‌بودند که فکر نمی‌کردند غیر از نماز و نماز مستحبی ‌و انفاق مال جزیی به فقرا، عبادتی وجود داشته باشد که لازم باشد انسان برایش سرمایه گذاری کند.
مردمی‌ بودند که جهاد و امر به معروف و نهی از منکر را قبول نداشتند. نسل این روزگار ما، باید این مطلب را بداند که در این مملکت، روزگاری بر این مردم گذشت که امربه معروف و نهی از منکر، جزو امور به حساب نمی‌آمد. قبول نداشتند که باید نهی از منکر بشود و در مقابل فساد و ظلم و طغیان، مقاومت کرد!
فعالیت پیگیر روحانیت مبارز، آن بود که این فرهنگ حاکم را دگرگون سازد؛ روح مبارزه و جهاد در مردمان بدمد؛ با تبلیغ و تعلیم اسلام ناب، از چهره‌ی دین تحریف زدایی کند؛ ظلم ستیزی را باور عمومی‌گرداند و امید به تغییر و دگرگونی بیافریند.

۳.۴.۲ - نکته نهایی کلام رهبری


مقام معظم رهبری، پس از نکاتی که به آن اشاره شد، افزوده‌اند:
لازم بود که این مردم، با این تفکری که دارند، آن چنان ساخته بشوند که بتوانند بار سنگین یک انقلابِ همه جانبه‌ی اجتماعی را بردوش بکشند. این کار را روحانیون شروع کردند.

۴ - نقش فضلا و طلاب در نهضت روحانیت



نقش فضلا و طلاب در نهضت روحانیت، نقش سترگ و به یادماندنی است و این قیام، بر این قاعده استوار بود. گرچه در راس مخروط، مرجع مقاوم و هوشمندی چونان امام بود که بار سنگین هدایت نهضت را بر دوش داشت، اما این فضلا و طلاب بودند که دست به دست، پیام امام را تا دوردست می‌بردند و در راه آن، جان و خانمان نمی‌شناختند؛ از حبس و زجر نمی‌گریختند و برای تبلیغ و تفهیم پیام ظلم ستیزی دین فرصت و فراغت نمی‌یافتند و از لحظه‌ها بهره می‌جستند.

۲.۱.۳ - نظر مقام معظم رهبری


مقام معظم رهبری در این زمینه می‌فرمایند:
اگر ما به این نتیجه رسیدیم که اکثریت روحانیون ـ یعنی طلاب که همیشه در اکثریت بودند ـ نقش اول را در مبارزه داشتند، ... وقتی که همین طور... اقشار روحانی را می‌خواهیم مشخص بکنیم، می‌بینیم آن قشری که از اول در سال ۴۱ و ۴۲، در مبارزه شرکت داشت و بعد از منکوبیتِ سال ۴۲، پس نزد و ادامه داد و جلو آمد، غالباً این طلاب و فضلای حوزه بودند.

۴.۱ - قیام پانزده خرداد


در نهضت پانزده‌ خرداد، بخش عظیمی ‌از روحانیت، همراه بودند؛ اما با سرکوب قیام و تبعید امام، اوضاع دگرگون شد و بخشی قابل توجهی از جامعه‌ی روحانیت را به ناامیدی از ادامه‌ی نهضت سوق داد. این تغییر، به ویژه با رشد سطوت و قدرت ظاهری شاه در دهه‌ی ۵۰، تشدید شد و بسیاری از ایشان را به این نتیجه رساند که تغییر و حتّی اصلاح سیستم، غیر ممکن است و بایستی با چرخه‌ی زمانه کنار آمد و از ستیز با آن فاصله گرفت.
این جمع بندی، با معادلات ظاهر بینانه، همراهی داشت. پیشتیبانی قدرت‌های بزرگ از شاه (حتّی رژیم‌های کمونیستی، مانند شوروی و چین)، افزایش درآمدهای دولت از طریق افزایش سریع قیمت نفت، سرکوب گروه‌های مقاومت و برخورد قساوت آمیز با مبارزان و...، دیدهای مادّی انگارانه را به آن وا می‌داشت که وضعیت موجود آن روزگار را، فضای لایتغّیر بدانند و تلاش در راه تغییر و براندازی آن را گونه‌ای سفاهت بپندارند و با نگاه عاقل ‌اندر سفیه، حرکت روحانیت مبارز را بنگرند و با طنز و نقد ـ و یا حداقل توصیه و نصیحت ـ آنان را از ادامه‌ی مبارزه و جهاد، دلسرد و مایوس سازند.

۴.۱.۱ - خاطره رهبری از اوضاع سال ۴۱


مقام معظم رهبری در این زمینه می‌فرمودند:
پدرم، با مرحوم علامه‌ی طباطبایی خیلی دوست بودند. ساعت‌ها در منزل پدرم می‌نشستند و با یکدیگر صحبت می‌کردند.... من به عنوان یک طلبه‌ی جوان، درباره‌ی مسایل مبارزه، با ایشان بحث می‌کردم و می‌گفتم: شما چرا دراین فضای مبارزات، وارد نمی‌شوید؟.
ایشان می‌گفتند: ... ما علما، در برهه‌یی از زمان می‌توانستیم تاثیر بگذاریم ـ مرادشان، زمان مشروطه و بدو ورود تمدن جدید بود ـ ولی گناه بزرگی واقع شد که آن وقت، این کار تعقیب نشد؛ اما دیگر حالا وقت گذشته است و فایده‌ای ندارد.... این مبارزات، به نتیجه‌ای نخواهد رسید و این نظامی‌ که ما می‌بینیم بر سر کار است، با این حرف‌ها و با این یک ذره و دو ذره‌ها، از بین نخواهد رفت.
شما ببینید، عالم روشن بینی مثل علامه‌ی طباطبایی ـ که دیگر در مورد روشن‌بینی و آگاهی ایشان، هیچ کس شک ندارد... تعبیرش از واقعیات جامعه، این طوری بود که می‌گفت فایده‌ای ندارد.... من شک ندارم، علمای بزرگی که ما آنها را می‌شناختیم و در مبارزه داخل نبودند ـ در همه‌ی بلاد ایران، این طور علما بودند ـ نه از باب این بود که از جانشان دریغ می‌کردند، ... . نه از باب این بود که نسبت به آنهایی که در مبارزه بودند، تقوا و دین کمتری داشند؛ بلکه موضوع این بود که اگر این‌ها احتمال می‌دادند، نظام اسلامی‌ نمی‌تواند بر سر کار بیاید و نظام قبلی از بین برود، یقیناً آنها هم، همان روش را پی‌ می‌گرفتند؛ منتها امید نداشتند که چنین چیزی انجام بگیرد.

۴.۱.۲ - توصیف رهبری از سال ۴۱


همچنین مقام معظم رهبری، در توصیف و تبیین آن اوضاع و احوال نکات زیر را ترسیم کرده‌اند:
البته باید مطلبی ‌را اعتراف کنیم. اگر اعتراف نکنیم، دیگران از حقایق تلخی که وجود داشته، سوء استفاده خواهند کرد. همه‌ی علما و روحانیون نبودند که به مبارزه معتقد باشند. همه فکر نمی‌کردند که برای آماده کردن مردم، به یک جهاد فکری و اخلاقیِ دراز مدت و عمیق، احتیاج است.
همه قبول نداشتند که ما غیر از دشمنی‌ها و خصومت‌های کوچک و حقیری که در میان خودمان هست، ... دشمن بزرگی به نام دستگاه حاکم جبار وجود دارد که به خاطر مبارزه‌ی با او، باید از مبارزه‌های کوچک دست برداشت.
همه قبول نداشتند که طلبه‌ی جوان حق دارد در کنار درس و مطالعه و مباحثه، گاهی هم مظالم و فجایعی را که در جامعه‌ی ما می‌گذرد، بر زبان جاری کند. و خلاصه، همه قبول نداشتند که یک انسان موظف است، در این دوران اختناق، با دستگاه حکام جبار طاغوتی ـ که فسادشان بر همه واضح بود ـ مبارزه کند.
در این دوران، بی‌مهری‌ها به روحانیت مبارز،‌ اندک نبود. نگاه‌های یخ زده و سرد فراوان بود نه تنها دست‌ها به عطوفت بر زخم و آلام رنج دیدگان کشیده نمی‌شد، چه بسا دستی هم به سیلی برمی‌خاست و گونه‌های زخم دیده را می‌نواخت!. .. و این، از دستِ رژیم جلاد، سنگین‌تر و دلگیر‌تر بود.
یک عده فضلا و طلاب جوان، خیلی زحمت کشیدند؛ خیلی محرومیت‌ها را تحمل کردند؛ خیلی‌ها به خاطر اینکه توسط ساواک به زندان رفته بودند، اسم‌شان از لیست حقوق قطع شد. آنهایی که سینه را سپر می‌کر‌دند و در خط مقدم می‌ایستادند، غالباً تنها گذاشته می‌شدند. و کسانی که باید به اینها کمک می‌کردند و به درد اینها می‌خوردند و به داد اینها می‌رسیدند، نمی‌رسیدند.

۵ - فاجعه نبود روحانیت مبارز



در پایان این گفتار، از تذکر این نکته نمی‌توان دریغ داشت که روحانیت مبارز، در بقا و حیات روحانیت سهیم هستند. اگر جهاد و سخت‌کوشی‌های ایشان نبود، حوزه‌های شیعی در ایران، آینده‌ای تیره و تار داشتند و روحانیت، از آنچه که بود، روزگاری کم‌رمق‌تر و بی‌هویت‌تر را درپیش داشت.

۵.۱ - تجربه حوزه نجف


تجربه‌ی حوزه‌ نجف، در پیش دید همگان است. آن حوزه‌ی هزار ساله، روزگاری چنین ضعیف و نزار را می‌گذراند. آیا به راستی با استمرار ر ژیم پهلوی، حوزه‌هایی چون حوزه‌ قم، مشهد، اصفهان و...، اوضاعی مساعدتر در پیش داشتند؟
اگر فهم و درک عده‌ای از روحانیون نبود که در آن روز، نیاز زمان را درک کردند و به آن پاسخ گفتند و برای آن سرمایه گذاری نمودند... نهضت انقلاب پیش نمی‌آمد؛ مبارزه به جایی نمی‌رسید؛ مملک و ملت ما، سالیان متمادی دیگر، در زیر ستم و استکبار می‌ماند، ...
اصلاً از خود روحانیت، به عنوان گروه و صنفی که متکفل تبیین معارف اسلامی‌ است، مطلقاً عین و اثری باقی نمی‌ماند. این گروه که در آن روز مبارزه را انجام دادند، روحانیت را نجات دادند.

۶ - پانویس


 
۱. علی دوانی، مقاله نهضت جنگل و تاریخ‌ نگاری غرض‌آلود.


۷ - منبع



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله « مبارزات روحانیان پیش از انقلاب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۵/۲۹    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.